رئيس دفنر فني مجتمع فولاد اسفراين اظهار كرد: عدم وجود زبان مشترک عامل جدایی صنعت از دانشگاه |
شنبه 30 آذر 1398 ساعت 10:22 |
رئيس دفتر فني مجتمع فولاد اسفراين گفت: یکی از عوامل جدایی صنعت از دانشگاه عدم وجود زبان مشترک است؛ در همه جای دنیا زبان دانشگاهیان و صنعتگران متفاوت است و زبان مشترکی برای تعامل وجود ندارد. بهرام اميري در حاشيه كارگاه آموزشي ارتباط دانشگاه با صنعت با محوريت برق و پسماند در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري آنا در بجنورد اظهار كرد: «در دنیای امروز، رابطه مستقیمي بین توسعه تکنولوژی و پیشرفت در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر کشور برقرار است، بهطوریکه میتوان گفت تکنولوژی عامل اساسی ایجاد ثروت، دانایی و توانایی کشورها بوده و ابزاری قدرتمند در توسعه ملی به شمار میآید.»
رئيس دفتر فني مجتمع فولاد اسفراين با اشاره به اركان تكنولوژي خاطرنشان كرد: «تکنولوژی طبق تعریف اسکاپ، داراي چهار رکن اساسی انسان، ماشین، سازمان و اطلاعات است که تعامل اینها با یکدیگر موجب رشد و توسعه اقتصادی میشوند.» وي افزود: «از میان چهار رکن تکنولوژی، انسان نقش محوری و بنیادی دارد كه استفاده از بهترین و مدرنترین ماشینآلات بدون نیروی انسانی متخصص و ماهر ممکن نیست در اینجاست که اهمیت دانشگاه بیشازپیش روشن میشود.» اميري تصريح كرد: «دانشگاه محل تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر است و اگر این نیروی انسانی متخصص بتواند دانش و مهارت خود را در عرصه تولید و صنعت به کار ببرد موجب پیشرفت خواهد شد بنابراين میتوان گفت تربیت نیروی انسانی متخصص یکی از کانالهای ارتباطی صنعت و دانشگاه است.» رئيس دفتر فني مجتمع فولاد اسفراين بابیان ارتباط تنگاتنگ صنعت و دانشگاه افزود: «کانال دیگر ارتباط صنعت و دانشگاه به تولید علم در راستای ایجاد یک محصول و درنهایت کسب درآمد مربوط میشود و چون این کانال بهصورت مستقیم به اقتصاد جامعه برمیگردد، از اهمیت بالایی برخوردار است.» وي بابیان اينكه در كشورهاي توسعهنیافته ارتباط تنگاتنگي بين دانشگاه و صنعت وجود ندارد اظهار كرد: «در کشورهای توسعهنیافته، صنعت و دانشگاه علاوه بر اینکه از کل جامعه و سیستم جدا هستند بین خود نیز ارتباطی ندارند و در این کشورها دولت برای سرپا نگهداشتن صنایع مجبور به دادن یارانه است. بنابراين دانشگاهها نیز نمیتوانند تولید علم متناسب با صنایع کنند.» وي گفت: «چنین کشورهایی اگر بخواهند به یک سازمان جهانی مثل سازمان تجارت جهانی بپیوندد بسیار آسیبپذیر و شکننده خواهند بود.» رئيس دفتر فني مجتمع فولاد اسفراين اظهار كرد: «بررسی وضعیت صنعتی و تحقیقاتی کشور نشان میدهد که رابطه محکمی میان دولت، دانشگاه و صنعت آنطور که باید وجود ندارد یعنی یک اتحاد مثلث محکمي مشاهده نمیشود و اگرچه ممکن است در برخی موارد ارتباط منطقی و مناسبی هم برقرارشده باشد، اما کافی نبوده است و ما اگر توانستیم یک ارتباطی کارا و غیراجباری بین دانشگاه و صنعت برقرار کنیم، هر دو نهاد از ایجاد این رابطه سود میبرند.» وي گفت: «در هزاره سوم با توجه به تحولات سریع محیطی، اوضاع بسيار متفاوت شده است و برای ادامه حیات در دنیای رقابتی کنونی بنگاههای اقتصادی مزیت رقابتی خود را باید در نوآوریهای ناشی از تحقیقات جستجو کنند؛ بهعنوانمثال اگر صنایع خودروسازی ما وارد یک بازار رقابتی با سایر شرکتهای جهانی شود امکان ادامه حیات نمییابد و سایر صنایع نیز به همین منوال خواهد بود.»
اما علت جدایی صنعت و دانشگاه چیست؟ اميري بابیان عوامل تأثیرگذار در جدايي صنعت از دانشگاه خاطرنشان كرد: «یکی از عوامل جدایی صنعت از دانشگاه عدم وجود زبان مشترک هست؛ در همه جای دنیا زبان دانشگاهیان و صنعتگران متفاوت است. زبان مشترکی برای تعامل وجود ندارد و بدون زبان مشترک امکان برقراری ارتباط وجود ندارد.» رئيس دفتر فني مجتمع فولاد اسفراين گفت: «دانشگاهیان بر اساس پژوهشکار میکنند، ممکن است یک پژوهش زمان زیادی صرف شود تا به نتیجه مطلوب برسد اما صنعتگر فرصت مطالعه برای یک ایده جدید را ندارد بنابراين هرلحظه که احساس نیاز به یک ایده داشته باشد باید آن را فراهم کند و در غیر این صورت سهم بازار را از دست میدهد و ازنظر دانشگاه پروژه موفق آن است که خروجی مطلوب حتی بدون کسب درآمد و با صرف هزینه داشته باشد. اما شرکت صنعتی تنها به سودآوری در پایان سال مالی فکر میکند.»
چگونه زبان مشترک ایجاد کنیم؟ اميري اظهار كرد: «در کشورهای توسعهیافته واسطههایی به نام انستیتو یا انجمنها وجود دارند که به شکل کامپایلر یا مترجم عمل میکنند؛ یک ایده دانشگاهی برای تبدیل به یک کالای رقابتی بایستی پخته شود و ادتیوهایی به آن اضافه شود و یا اینکه چندین ایده از گوشه و کنار باهم ترکیب شوند و تبدیل به یک کالا شود بنابراين زمانی یک کالا قابلیت رقابت در بازار را دارد که استانداردهای کیفی و زیستمحیطی جهانی را پاس کند.» وي افزود: «انستیتوها ایدههای تحقیقاتی خام را از دانشگاههای مختلف خریداری میکنند و باهم ترکیب میکنند و رنگ و لعاب صنعتی به آن میزنند و بهصورت ایده ساخت یک محصول به همراه نقشهها و طرحهای ساخت به صنایع میفروشند. بهعنوانمثال در کشور انگلستان فقط 10% از شرکتهای نوآور با دانشگاهها روابط رسمی دارند درحالیکه تقریباً 50% از آنها دانشگاه را منبع اصلی نوآوری میدانند.»
توجه به حقوق مالکیت فردی
رئيس دفتر فني مجتمع فولاد اسفراين با اشاره به حقوق مالكيت فكري اظهار كرد: حقوق مالکیت فکری( (IPRs به دنبال اين است که از طريق انحصاری کردن موقت دانش جديد و انتشار آن، نوآوری را تحريک کند و ممکن است استدلال شود که بخش عظیمی از نتايج تحقیقات دانشگاهی هنوز کاربردی نیست بنابراين يک شرکت بايد منابع قابلتوجهی را سرمایهگذاری کند تا بتواند نتايج تحقیقات علمی را به يک محصول تبديل کند. وي در خاتمه افزود: امیدواريم روزی با پیوستن به بازارهای جهانی نیاز به ایجاد لینک بین صنعت و دانشگاه ، بیشازپیش پررنگتر شود و گامهایی اساسی در این راه برداشته شود. |